جدول جو
جدول جو

معنی نخل مریم - جستجوی لغت در جدول جو

نخل مریم
(نَ لِ مَرْ یَ)
عبارت از نخلی است که چون حضرت مریم در زمان تولد عیسی علیه السلام از درد زه بیقرار شده در صحرا زیر درخت خرما که خشک بود رفت از برکت آن عفیفه درخت مزبور سبز شد. (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (فرهنگ نظام) :
به نامت که زد دست در شاخ خشک
که چون نخل مریم نیاورد بر.
مسعودسعد.
مأخوذ است از این آیۀ سورۀ مریم: و هزی الیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیاً. (قرآن 25/19)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل مریم
تصویر گل مریم
نوعی گل سفید و خوش بو با بوتۀ پیازدار که پیازش را می کارند
فرهنگ فارسی عمید
(دُ تِ مَ یَ)
پوست درخت سنبهالوه چهال. سنبالوکی. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(نُ خُ دِ مَرْ یَ)
به لغت اهل اصفهان، زراوند مدحرج است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(نَ لِ مُ حَرْ رَ)
نخل عزا. نخل ماتم. تابوت. (ازآنندراج). نخلی که به ایام عزاداری عاشورا به انواع پارچه ها و چراغ ها و آئینه ها و شمشیرها و جز آن تزیین کنند و آن را که به اطاق مزین بزرگی شبیه است جمع کثیری بر دوش گیرند و در تکیه بگردانند:
به جنگ جلوۀ او نخل باغ کی آید
اگر چو نخل محرم شود سراپا تیغ.
اشرف (از آنندراج).
رجوع به نخل عزا و نخل ماتم و نخل تابوت شود
لغت نامه دهخدا
(نَ لِ تَ)
نخل تابوت. (غیاث اللغات). نخل محرم. نخل عزا. تابوت. (از آنندراج) :
برگ عشق حسن از دامان پاک عاشق است
نخل ماتم می شود شمعی که بی پروانه شد.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ مَرْ یَ)
نام گلی است سفید و خوشبو. یاسمین بری. یاسمین بستانی. یاسمین صحرایی. یاسمین دشتی. یاسمن دشتی
لغت نامه دهخدا
(نَ نا خُ)
دهی است از دهستان چارکی بخش لنگۀ شهرستان لار، در 92 هزارگزی شمال غربی لنگه در جلگۀ گرمسیری واقع است و 351 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات و خرما و صیفی و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(نَ لِ)
درخت پرگل یا پرمیوه که از موم الوان سازند. (غیاث اللغات). نخل مومین. شبیه نخل که از موم کنند:
طبع مسکینت محصص از هنر
همچونخل موم بی برگ وثمر.
مولوی (از جهانگیری).
، کنایه از شمع است:
روی گرمی چونبینیم به کس وانشویم
نخل مومیم به جز شعله که چیند بر ما؟
کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا